倉田珠里亜のインスタグラム(julia.kurata) - 7月28日 19時03分

.
😤😤💪🏼💪🏼💪🏼

[BIHAKUEN]UVシールド(UVShield)

weallloveourland My own poerty. Mehrdad: رهایم کن درنفس های صبح. Release me to the morning breaths. بگذارتاخیس شودشانه های منتظرم در سپیده دم. Let my waiting shoulders get drenched and soaked though at dawn. من میخواهم درپیاده روهای مه گرفته ، عکسی از شکوفه های رنگارنگ بهاری بکشم با رنگهای پاییز. I wanna draw a photo of the spring colorful blossoms on the foggy pavements with the autumn colors. من،امروز را میخواهم احساس کنم بادستهایم، باچشمهایم،باگونه هایم وباریه هایم. I,wanna feel this Today with my hands, With my eyes,with my cheeks and with my eagerly longing lungs. میخواهم لحظه رادرفنجانی ازچای، برقصانم وباموسیقی آرام یک سلام، ابرهارابه سنگفرشهای خیابان دعوت کنم. I wanna make the moment dance in a cup of tea and invite the clouds, to the street cobbles by a gentle music of Hello. میخواهم ببوسم بادرا، وکودکان شادسرزمین م را، و بخوانم ترانه ی مادرم را، یک لالایی قشنگ. I wanna kiss the wind and the cheerful kids of my homeland And Sing my mother's song, A lovely lullaby. میخواهم اندکی بخوابم درزیرباران. I wanna sleep a bit in the rain. میخواهم آسمان را به میهمانی ناودانهای زنگارزده دعوت کنم. I wanna invite the sky to the feast of rusty downspouts. میخواهم درکنارریل بی انتهای قطار، بایستم ودرنم نم باران، به صدای سوت آرامش بخش گوش دهم و ریزعلی دهقان فدارکاررا حس کنم. I wanna stand by the endless train railroad And Listen to the relaxing and soothing of the tain whistle in the sprinkling of rain and feel the devoted peasant, RizAli. میخواهم درکوچه های شهرم، آوازبخوانم ، آوازی از عشق ومهربانی. I wanna sing in my town alleys,a song of love and kindness. میخواهم ازپرچین ها بپرم، I wanna jump over the hedges. وباتپه ها نجواکنم درغروبی آرام وسرد. And Whisper with the hills at a cold and gentle sunset. بخشی از دلنوشته های.مهرداد بیاییم دوست داشتن هارو دوست بداریم.

kenbo3553 😤😤💪💪💪←調子が上がってるのかな🙄　カストロール頑張って下さい🚩😃🚩

youichi_tanaka 後半戦、チャージ駆けて行こう👊‼️ 待ってるよ😃Julia‼️

>> 飲む日焼け止め！「UVシールド」を購入する